Designed by Aziz

 
 


نمي دونم، واقعا خودم هم نمي دونم که تو اين مدت چي به من گذشت که نذاشت هيچي بنويسم... نمي تونم بگم که وقت نداشتم، که هم داشتم و هم نوشتن برايم مهمتر از هر کاري بود.... نمي تونم بگم که حرف نداشتم که اين سه هفته سراپا حرف بودم و خاطره و احساس.... نمي تونم بگم که از نبودن ( و يا کم بودن) خواننده هاي اينجا دلسرد شده بودم که تنها، بودن لاله و حسام و مسيحا و رها (و تمام آن ها که دوستشان دارم...) برايم کافي است که تا آنجا که بتوانم، بنويسم.... حتي نمي تونم بگم که از دلتنگي و شايد دلگيري بود، هر چند که هم دلتنگ بودم و هم تا حدودي دلگير... فقط مي تونم بگم که هر دليلي داشت، هنور هم هست اما ديگر نمي خواهم تسليمش شوم.....




◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘

 

 

www.flickr.com