اه نمي فهمم من اين دو سه روز آخر انرژي مثبت بودم بعد اين دو سه تا دوست نازنين ما همين چند روز رو گير آوردند که همشون انرژي هاشون ته بکشه و يه جورهايي بزنند تو حس من..... عمرا خيال کردند، هر چند امروز اصلا سرحال نيستم ولي اين دفعه ديگه تو اون لوپ لعنتي اسير نميشم...
اي دريغ از من اگر مستم نسازد آفتاب.....
خوبه دارم برمي گردم به همين حس اين چند روز... اگر اين کوييز تصميم نبود، تا شب همين جا ميشستم چيزي مي نوشتنم.....
□ نوشته شده در ساعت
1:53 AM
توسط واحه