آقا چي از اين بدتر مي تونه باشه که يه وقتي که باز از فرط خوب بودن حتي نخواي بنويسي يا فکر کني يا هر چيز ديگه و بخواي که فقط همه چيز هاي خوب کم کم تو وجودت نفوذ کنه و جا بگيره.... بعد مجبور شي براي يه آدم پرت يه موضوعي رو که ديگه کوچکترين ارزشي نداره، چهار ساعت کامل توضيح بدي..... از دست اين نظم اجتماعي....
□ نوشته شده در ساعت
12:45 AM
توسط واحه