پوریا گفت این دفعه دیگه به من سیخ نزن.. خودت حرف بزن یه کم زبانت راه بیافته... کلی جمله هام رو اماده کردم که بگم حساب فلان جوری می خوام و می خوام فلان کارو بکنم و این جور چیزها... کارت دانشجویی و پاسپورتم رو که دادم دست طرف، یه نگاهی کرد و گفت : ّ اِ.. سلام... شما هم ایرانی هستین؟!!!ّ
□ نوشته شده در ساعت
3:52 PM
توسط واحه