صادق باشم هیچ وقت از شعر خوندن تو وبلاگ خوشم نیامده و با تقریب خوبی شعرهای وبلاگهای دوستان رو نخوندم... ولی از اون جا که وبلاگ در درجه اول جایی برای نوشته شدن صاحبشه نه برای خوندن دیگران، و از اون جا که گاهی فقط یه شعره که می تونه کارت رو راه بندازه گاهی شعر هم نوشتم این جا...
صادقتر باشم متنهای انگلیسی نسبتا بلند رو تو وبلاگهای دوستان هیچ وقت نخوندم (این دیگه از تقریب گذشته کارش :) حالا دیگه پیدا کنین حس منو نسبت به یه شعر انگلیسی تو وبلاگ...
ولی الان به صورت کاملا اتفاقی یه کلیپ پیدا کردم از یک آهنگ ABBA که تابستون سال دوم دانشگاه فکر کنم حداقل در روز سه بار گوش می دادم... کلی حس خوب انباشته دارم الان :)
Chiquitita, you and I know How the heartaches come and they go and the scars theyre leaving Youll be dancing once again and the pain will end You will have no time for grieving Chiquitita, you and I cry But the sun is still in the sky and shining above you Let me hear you sing once more like you did before Sing a new song, chiquitita Try once more like you did before Sing a new song, chiquitita