Designed by Aziz

 
 


استاد نازنین زنگ زد گفت بیا بریم برگه های امتحانی رو با هم بیاریم از دفتر دانشکده. رفتیم. استاده دو دسته برگه رو تحویل گرفت و دستش رو به طرف من دراز کرد که بگیرمشون. من هم در کمال اعتماد به نفس دسته بالایی رو برداشتم و گذاشتم اون بسته زیری رو خودش زحمتش رو بکشه :))




◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘

 

 

www.flickr.com