Designed by Aziz

 
 


به مناسبت عید رفتیم نوروز پارتی... پارتی به معنای دقیق این ور آبی... فقط مکانی برای رقصیدن با آهنگ بلند بدون توجه به این که ادمهای دور و برت رو می شناسی یا نه. و مهمتر از اون بدون توجه به این که رقص بلدی یا نه ؛) خوب بود... برای دو سه ساعت رها شدن تو شلوغی. دیدن جنب و جوش اطرافت و آهنگهای خالتوری که بعضیهاشون رو دوست داری... حجم صدا... با صدای بلند همراهی کردن آهنگ... مخصوصا
بیا بریم اون جا که شباش بوی تو باشه تو هواش
باد که میاد رد شه بره بریزه سرت ستاره هاش

*اون وسط به این نتیجه رسیدم که نه نمی شه. خر تر از این حرفهام. حجم دغدغه هایی که هست رو نمی شه به این آسونی کنار گذاشت... حتی برای سه ساعت و حتی تو اون همه شلوغی و رهایی...

*به شدت اون جا یاد دوستان کردم. بر و بچی که باهشون شب شعر خونه یگانه حسین هم تبدیل به رقص و آواز می شد. خیلی دوست داشتم همتون اونجا بودین... بلد نبودم برقصم و گرنه نائب الزیاره همه دوستان می شدم :))




◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘

 

 

www.flickr.com