خیلی وقته که میخوام بنویسم و این داستان جنایی پلیسی رو از سر در وبلاگ ببرمش یک کم پایینتر، ولی هم وقت نکردم و هم حس و حالش نبود از فرط نگرانی نرسیدن به موقع ویزا و پاسپورتم. برای ویزای برگشت به کانادا از همین جا اقدام کرده بودم و از اون جا که در خارجه همه کارها حساب و کتاب داره، ویزایی که قرار بود بین ۳ تا ۴ هفته بیاد، بعد از ۶ و نیم هفته هنوز نیامده بود. اگر دیروز که آخرین روز ممکن بود برای من نمیامد مجبور بودم پروازم رو کنسل کنم و علاوه بر ضرر اون، کلا برنامه ایران امدنی که تقریبا از سه ماه پیش که بلیط رو خریدم هر روز تقریبا شمردمش کلا بهم میخورد چون تا تقریبا ۲۰ روز دیگه بلیط نبود... خلاصه که روز آخر خدا رحم کرد...
راجع به خونه هم هنوز خبری نیست. دو نظریه وجود داره فعلا. یا کلا قضیه پیچیده شده و از ترس اون تهدید که من تو وبلاگ نوشتم که به احتمالات جنایی فکر میکنم بیخیال شدند داستان رو ؛) یا هم این که این قدر سطح خسارات وسیع بوده که هنوز بعد یک هفته نتونستند محاسبه کنند عمق فاجعه رو :))
□ نوشته شده در ساعت
10:20 PM
توسط واحه